رخوت سنگین

بسم الله الرحمن الرحیم

تازه ای نیست در این مهبط دود آلوده

جز همین رخوت سنگین رکود آلوده

 

بوی ذاتی شدن جلوه اسمایی داشت

گوشه چند پر خیس شهود آلوده

 

هر کجا شعله مستی است کسی گریانش

هر کجا دود خماری است ، کبود آلوده

 

اوج معراج نبی را به تزایُد می بُرد

جذبه دانه سیبی به فرود آلوده

 

ذات تو مغرب عنقاست ، ندارد قیدی

حیف از عشق که باشد به وجود آلوده

 

سخت پرهیز کن از صحبت صاحب نفسان

چون که آیینه ای و آه حسود آلوده

 

غم تو بیش و کم غیرت اصحاب وفاست

شب و روز تو ، به این بود و نبود آلوده

 

فوران کردن این آب ، زمین گیرش کرد

گریه دار است قیام به قعود آلوده

 

تشنگی کو که بفهمند چه کاری کردند ؟

شده از ضربه ی شان بستر رود آلوده

 


یا علی

 

نظرات 1 + ارسال نظر
س دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ق.ظ http://eisila.parsiblog.com

سلام
بسیار بسیار زیباست. خیلی بهره بردم.
دست شما درد نکند
مخصوصا این ابیات:

اوج معراج نبی را به تزایُد می بُرد

جذبه دانه سیبی به فرود آلوده

ذات تو مغرب عنقاست ، ندارد قیدی

حیف از عشق که باشد به وجود آلوده

سخت پرهیز کن از صحبت صاحب نفسان

چون که آیینه ای و آه حسود آلوده

دست سرایندش درد نکنه.
و شیرینیش برای آنکه خواند و لذت برد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد