نگاهی به ژرفای نگاه

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

خدا کند هادی شویم به نور هدایت .... شهادت امام هادی را تسلیت می گویم برادر بزرگوار .

سلام . چقدر فعال بوده اید این چند روزه ! خوبه من سه روز نبودم فقط !

بنا ندارم روی پستهای مخصوص دانلود زیاد صبر کنم فلذا سریع از آن خواهم گذشت.
دقت کردید ،جدیدا کدورت همسایه ای مد شده است و دلخوری زیاد و بد اخلاقی سر به فلک.

فاطمه دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:44 ب.ظ http://bito-mimiram.blogfa.com

خدا کند همه ما هدایت شویم فقط حرف نزنیم عمل کنیم

امروز که زمین و آسمان می گرید
از بهر غریب سامرا می گرید
جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
غروب غریبانه دهمین آفتاب ولایت، بر رهروان راه مقدسش تسلیت باد!

خدا کن همه ما هدایت شویم

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

منظورتون به من که نبود خدای ناکرده ؟!!!
با من صریحتر هم می شود صحبت کرد ...

حالا کی بداخلاق شده ؟!!!‌ کی دلخور ؟!!!

منظور بنده با شما نبود.
از من نخواه اسرار را فاش کنم.

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:38 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

ببخشید پس قراره من علم غیب داشته باشم ؟! واسه چی با من درددل نصفه نیمه می کنید خب برادر بزرگوار ؟!

در و دل نصف و نیمش خوبه

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:57 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

از اون برادرهای بدقلق هستید ها !‌ اوه اوه ....
فقط بلدین پی نخود سیاه بفرستید خواهرتون رو و بشینین سر درس و مشقتون !‌ ولی یادتون باشه همیشه این درس و مشقا به درد نمیخورن ها !‌ بیشتر وقتها به دست آوردن دل بقیه بهترین راه ممکنه واسه خوشحال کردن خدا و راضی کردن دل خود آدم !

عجب من و نخود سیاه !!!
درس و مشق کجاست!!
ما دنبال بدست آوردن دل هستیم .
حالا بگو ببینم ادبیاتم خوب شده یا نه

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

یک کم بیشتر بنشینید سر درس مهربانم در آسمان سکوت و کمی بیشتر که غور کنید در آسمان ستاره باران و مهربان باشید با ستاره ها و ماه و خورشید .... بهتر هم می شود !
اگر به دنبال به دست آوردن دل باشید تا از نور هدایت در آن روشنا ببخشید ، بهترین راه را انتخاب نموده اید برادر ... و می دانید که این راه سخت است و صبر می خواهد و گذشت می خواهد و عشق می خواهد و مهر می خواهد و صبر می خواهد و صبر می خواهد و صبر می خواهد و ....
و البته پیمانه ای لبریز از توکل به خدای صبر و مهربانی ....

او خیلی وقت است ما را مهمان درس مهربانیش کرده و به جای گوش دادن به درسش به قلبش گوش میکنیم.
بله ،بناست که صبور و مهربان و با گذشت باشم تا دل خدا را بدست آوریم و رضا او را طلب کنیم.

فاطمه دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ http://bito-mimiram.blogfa.com

سهبا جان منظور بنده اصلا شما نیستید

بله منظور شما بنده بودم

س دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:25 ب.ظ

چه نصویر زیبایی ساختید!!!

این تصویر سرقتیست به کسی نگیدا بین خومان بماند
مخصوصا به نرگستان نگویید

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:31 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

کامنت دیگرم به صلاحیت تایید شدن نرسید؟!
شما به خاطر سرقت از من می ترسید ؟! یعنی اینقدر من جبروت داشتم و خودم خبر نداشتم ؟! خدای را سپاس ....

کامنت شما تأیید شد.
شما ما را به مهربانی دعوت میکنید آنوقت خودتان دنبال جبروت (شمشیر ) هستید.

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:00 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

تایید شدنش را به حساب همان جبروت نداشته ام می گذارم خب !
اما من هیچوقت دنبال شمشیر نبوده ام !

قلبی داری که بی تفاوت به همه کنایه ها و کشمکش های تلخ است.

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

حالا این خوبه یا بد ؟ داشتن همچین قلبی رو میگم !
هییی روزگار !!!!‌ این برادرها اولین کاری رو که خوب بلدند ، یافتن کلید قلب خواهرهاست و دقیقا از همون راه همیشه وارد میشن ! اما .....

ضمنا خوب بلدید طفل گریز پا رو سر درس نگاه دارید . با پاسخ کامنتتان هی آدم را به حرف زدن می کشانید .... امان از شما !

داشتن یک چنین قلبی حسن است.
اگر خواهری به این خوش خلقی داشته باشی باید هم دنبال کلید بگردی ،اونم برای منی که به دنبال خنده های مستانه میگردم.

سهبا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

مگر من جوک تعریف می کنم یا لطیفه که شما خنده های مستانه بنمایید ؟! باز حواستان به ادبیاتتان نبود بزرگوار !

سلام
خواهرم اینجا تفاوت ادبیات من و شماست ،خنده مستانه تعبیریست که شخصی از آن حال خوشی که به او دست می دهد بیان می کند و این خنده با خنده های از دل خوشی زیاد فرق میکند.و این حال خوش هنگامی پیش می آید که انسان فارغ از آلودگیها دنیوی و دل بستنهای دون شود و به وصال یار برسد و در آنجاست که از هم غمها و غیر دوست فارغ است.
و البته در این نوع خندیدن جوکی در کار نیست.

ساقی سببی ساز که مستانه بخندیم
با دور می و خنده پیمانه بخندیم

زهرا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:09 ق.ظ http://sheydayevesal.blogfa.com/

از منظر امام دهم علیه‏السلام یکی از ویژگیهای اولیاء خدا و انسانهای صالح عفو و گذشت و پذیرش عذر دیگران است. ایوب بن نوح می‏گوید: آن حضرت طی نامه‏ای به یکی از یاران ما که موجب ناراحتی شخصی شده بود، توصیه کرد که برو از فلانی عذر خواهی کن و بگو: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْرا إِذَا عُوتِبَ قَبِلَ؛(۱۴) اگر خداوند خیر بنده‏ای را بخواهد، [او را حالتی عطا می‏کند که] هرگاه از او عذر خواسته شد، می‏پذیرد.» تو نیز عذر ما را بپذیر!
برای پاسداری از حریم دوستان نیک نباید در باره آنان سخت‏گیری کرد، بلکه باید در موارد لغزش و خطایشان عفو و گذشت پیشه کرد و عذرشان را پذیرفت؛ زیرا اگر به بهانه‏های ساده، انسان دوستان خود را طرد کند و از خود دور سازد، به مرور زمان غریب و تنها خواهد ماند و مخالفانش افزایش می‏یابند؛ در حالی که دوستان خوب بازوی نیرومندی در زندگی افراد به شمار می‏آیند. لقمان حکیم به فرزندش سفارش می‏کرد که: «یَا بُنَیَّ اتَّخِذْ أَلْفَ صَدِیقٍ وَ أَلْفٌ قَلِیلٌ وَ لَا تَتَّخِذْ عَدُوّا وَاحِدا وَ الْوَاحِدُ کَثِیرٌ؛(۱۵) فرزندم هزار دوست بگیر و البته هزار کم است و یک دشمن برای خودت درست نکن که یکی هم زیاد است.»
بنابراین، برای رسیدن به سعادت و توفیق در زندگی، انسان باید از دوستان خوب محافظت کند و با اختلاف کوچک و جزئی و لغزشهای ساده نباید آنان را از دست بدهد، بلکه شیوه اهل بیت علیهم‏السلام را در نظر بگیرد و از گناهانشان بگذرد. اگر عذر خواهی کردند، بپذیرد و عفو و گذشت پیشه کند.
سلام

علیک سلام
لذت بردیم

سهبا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

آفرین زهرا جان . بسیار به جا بود ....

مفهوم کلامتان را می دانم ، اما ظاهرش را هم رعایت کنید بهتر است برادر ! اینجاست که تفاوت ادبیات گفتاری نمود می یابد و شما باید بدانید هر جایی برای استفاده از هر نوع ادبیاتی مناسب نیست ! حتی در منزل خودتان نیز باید مراعات حال مخاطبتان را بفرمایید تا شبهه ای ایجاد نشود ! هر چند این خواهرتان قلبی دارد که بی تفاوت است به همه کنایه ها و کشمکش های تلخ ....

بعد از آنهمه توضیح این را می گویید ناگوار است..
شما من بعد بنده را بشناسید و تعابیرم را دریافت کنید تا خلطی نشود