خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود

از امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده است:

«اَکْثِرْ صَمْتَکَ یَتَوفَّرْ فِکْرُکَ وَ یَسْتَنِر قَلْبُکَ وَ یَسلَمَ الْنّاسُ مِنْ یَدِکَ;

بسیار خاموشى برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانى گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!»

میزان الحکمه، جلد 2،صفحه


عجیب دنیایی شده آنقدر حرف می زنیم که دهانمان کف میکند ، و عقلمان زایل میشود و مرده است آن زمانی که بعضی ها با فکر به چیزی ایمان می آوردند ،گویی مستی دنیا افکارمان را از هم گسسته.

اگر قبلا نصیحتی می شنیدیم که ایها الناس قبل از حرف زدن فکر کنید و بعد حرف بزنید وا اسفا بر این زمان که دیگر بعد از حرف زدن هم فکر نمی کنند.

ما را چه شده که دیگر موهای سفید سرمان ما را به فکر فرو نمی برد و زنگ خطر مرگمان نیست

ما را چه شده که دیگر بهار طبیعت ما را به یاد قیامت نمی اندازد.

ما را چه شده که در مسجد غذا می خوریم و تصویر در مسجد قاب می کنیم و بچه ها را بالای منبر می فرستیم.

دیگر افسار زبان از دستمان خارج شده و یادمان نمی آید که نیش و کنایه زدیم، دروغ گفتیم، طعنه زدیم، غیبت کردیم ،مسخره کردیم ، تحقیر کردیم ، خبرچینی کردیم ، بی ادبی کردیم.

در چیزی که مربوط به ما نیست دخالت می کنیم و درجایی که سوالی از ما نشده جواب میدهیم

و در چیزی که علم نداریم نظر می دهیم .

آنقدر حرف زدیم که فکر کردن یادمان رفته و حالا اگر بخواهیم فکر هم بکنیم طریقش را نمی دانیم .

گویی حرفهایمان تمامی ندارد ،حرفهایی که نه یاد خدا همراه اوست نه عقل سلیم.




این موسیقى را حذفش کنید

امام خمینی (ره) :

این خیانت است به یک مملکتى، خیانت است به جوانهاى ما. این موسیقى را حذفش کنید بکلى، عوض این یک چیزى بگذارید آموزنده باشد.
اگر بخواهید مملکتتان یک مملکت صحیح باشد، یک مملکت آزاد باشد، یک مملکت مستقل باشد، مسائل را از این به بعد جدّى بگیرید. رادیو و تلویزیون را تبدیلش کنید به یک رادیو و تلویزیون آموزنده، موسیقى را حذف کنید. نترسید از اینکه به شما بگویند که ما موسیقى را که حذف کردیم کهنه پرست شدیم! باشد ما کهنه پرستیم! از این نترسید. همین کلمات نقشه است براى اینکه شماها را از کار جدى عقب بزنند ... اینکه مى‏گویند که اگر چنانچه موسیقى در رادیو نباشد آنها می روند از جاى دیگر مى گیرند موسیقى را، بگذار بگیرند از جاى دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمى گردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقى در رادیو نباشد، آنها مى‏روند از جاى دیگر موسیقى مى‏گیرند. حالا اگر از جاى دیگر موسیقى بگیرند، ما باید به آنها موسیقى بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟ !این خیانت است به یک مملکت، خیانت است به جوانهاى ما. این موسیقى را حذفش کنید بکلى، عوض این یک چیزى بگذارید آموزنده باشد. کم کم مردم را و جوانهاى ما را عادت به آموزندگى بدهید؛ از آن عادت خبیثى که داشتند برگردانید. اینکه مى‏بینید که جوانها اگر این نبود مى‏روند سراغ موسیقى دیگر، براى این که اینها عادت کردند! این شاهد بر این است که جوانهاى ما فاسد شدند. الآن ما موظّفیم که این نسلى که فاسد شده برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهاى ما فاسد بشوند، اینها را جلویش را بگیریم، باید جدّ باشد این مسائل‏.»
صحیفه نور (۹ / ۲۰۰- ۲۰۵)؛ قم- ۳۰ تیر ۱۳۵۸، سخنرانی در جمع کارکنان رادیو دریا

متاسفانه شب و روز اعیاد اسلامی برای مؤمنین تبدیل به عزا شده است!! . از هر کوی و برزنی که رد می شوی صدای موسیقی بلند است. رادیو و تلویزیون به بهانه ی شب عید ساعتها هر گونه ترانه غربی وشرقی را پخش می کنند و با آوردن نام اهل بیت علیهم السلام ، به آن وجه ی شرعی می بخشند. خسته شدیم از بس تذکر دادیم و در جواب شنیدیم که مجوز دارد حاجاقا . آخر این مجوز چیست ؟ از کجا آمده ؟ خداوند متعال زیر آنرا امضا نموده ؟
خانه هایمان پر شده از صدای موسیقی . بعد ناله می زنیم و شکایت می بریم به خدا که چرا هر چه راز ونیاز می کنیم نمی شنوی . مریض داریم ، چرا شفا نمی دهی . خسته شدیم از بس دعای توسل خواندیم .
راستی، می گویی : ان الصلاه تنهى عن الفحشاء و المنکر (سوره عنکبوت : ایه ۴۵ ) پس چرا جامعه رنگ و روی اسلامی اش را باخته . این همه نماز گزار ، چرا منکرات از بین نمی رود ؟
همه این سوالات یک جواب دارد که معصوم آنرا ذکر می فرموده ؛
امام صادق علیه السلام می فرمایند: خانه ای که در آن غنا باشد، از مرگ و معصیت دردناک ایمن نیست و دعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند. اصول کافی، ج ۶، ص ۴۳۲.
وقتی فرشته ای در کار نیست ، چگونه نماز بالا رود ؟

مرد خدا

امام باقر علیه السلام فرمود:


[ اُصیبَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلیهما السلام وَ وُجِدَ بِهِ ثَلاثُمِائةٍ وَ بِضْعَةٌ وَ عِشْرُونَ طَعْنَةً بِرُمْحٍ أوْ ضَرْبَةٍ بِسَیْفٍ أوْ رَمْیَةً بِسَهْمٍ فَرُوِیَ إنَّها کانَتْ کُلُّها فی مُقَدَّمِهِ لِأنَّهُ کانَ لا یُوَلّی .]


( هنگامی که آن مصائب ناگوار بر حسین علیه السلام وارد آمد  بر پیکر وی سیصد و بیست و اندی ضربه نیزه و شمشیر و تیر یافت شد و روایت شده است که همگی این جراحتها از مقابل آن حضرت بوده است زیرا که حسین علیه السلام هیچ گاه [ به دشمن ] پشت نمی کرد. )


امالی صدوق / 139

خطبه 184-به همام درباره پرهیزکاران

در وصف پرهیزگاران



(یکی از یاران پرهیزکار امام (ع) به نام همام گفت: ای امیرمومنان پرهیزکاران را برای من آن چنان توصیف کن گویا آنان را با چشم می‏نگرم. امام (ع) در پاسخ او درنگی کرد و فرمود: (ای همام! از خدا بترس و نیکوکار باش که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است) اما همام دست بردار نبود و اصرار ورزید، تا آنکه امام (ع) تصمیم گرفت صفات پرهیزکاران را بیان فرماید. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پیامبرش درود فرستاد، و فرمود)

سیمای پرهیزکاران

پس از ستایش پروردگار! همانا خداوند سبحان پدیده‏ها را در حالی آفرید که از اطاعتشان بی‏نیاز، و از نافرمانی آنان در امان بود، زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیانی می‏رسانند و نه اطاعت مومنان برای او سودی دارد، روزی بندگان را تقسیم، و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد، اما پرهیزکاران! در دنیا دارای فضیلت‏های برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانه‏روی، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است، چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده می‏پوشانند، و گوشهای خود را وقف دانش سودمند کرده‏اند، و در روزگار سختی و گشایش حالشان یکسان است، و اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدر فرمود، روح آنان حتی به اندازه برهم زدن چشم، در بدنها قرار نمی‏گرفت، از شوق دیدار بهشت، و از ترس عذاب جهنم، خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمتهای آن بسر می‏برند، و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند دلهای پرهیزکاران اندوهگین، و مردم از آزارشان در امان، تنهایشان فربه نبوده، و درخواستهایشان اندک، و عفیف و پاکدامنند. در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند، تجارتی پرسود که پروردگارشان فراهم فرمود، دنیا می‏خواست آنها را بفریبد اما عزم دنیا نکردند، می‏خواست آنها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند.

ادامه مطلب ...

سخنان مقام معظم رهبری درباره مولوی

مقام معظم رهبری در صحبتی که با جمعی از شاعران داشتند درباره مثنوی معنوی اینطور فرمودند:


در بخشهائی از غزلهای حافظ هم شعر مذهبی وجود دارد. البته  من عقیده ندارم که همه‌ی غزلهای حافظ اینجوری است، اما بخش  مهمی از غزلهای حافظ در واقع شعر مذهبی به این معنائی است   که مورد نظر ماست؛ یعنی بیان معرفت و بیان حقایق الهی است   در یک قالب خاصی؛ کمااینکه مثنوی مولوی هم یک گنجینه‌ای از   همین افکار الهی و معارف الهی است.

خطبه 29 نهج البلاغه - در نکوهش اهل کوفه

بعد غارة الضحاک بن قیس صاحب معاویة علی الحاجّ بعد قصة الحکمین

وفیها یستنهض أصحابه لما حدث فی الأطراف

أَیُّهَا النَّاسُ، الُْمجْتَمِعَةُ أبْدَانُهُمْ، الُمخْتَلِفَةُ أهْوَاؤُهُمْ کَلامُکُم یُوهِی الصُّمَّ الصِّلابَ، وَفِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ الْأَعْدَاءَ! تَقُولُونَ فِی الَمجَالِسِ: کَیْتَ وَکَیْتَ، فَإذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ: حِیدِی حَیَادِ! مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاکُمْ، وَلاَ اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاکُمْ، أَعَالِیلُ بِأَضَالِیلَ، و سَأَلْتُمُونی التَّطْوِیلَ دِفَاعَ ذِی الدَّیْنِ المَطُولِ، لاَ یَمنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ! وَلاَ یُدْرَکُ الْحَقُّ إِلاَ بِالْجِدِّ! أَیَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِکُمْ تَمْنَعُونَ، وَمَعَ أَیِّ إِمَامٍ بَعْدِی تُقَاتِلُونَ؟ الْمَغْرُورُ وَاللهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ، وَمَنْ فَازَبِکُمْ فَازَ _ وَاللّهِ _ بِالسَّهْمِ الْأَخْیَبِ، وَمَنْ رَمَی بِکُمْ فَقَدْ رَمَی بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ. أَصْبَحْتُ وَاللهِ لا أُصَدِّقُ قَوْلَکُمْ، وَلاَ أَطْمَعُ فِی نَصْرِکُمْ، وَلاَ أُوعِدُ العَدُوَّ بِکُم. مَا بَالُکُم؟ مَا دَوَاؤُکُمْ؟ مَا طِبُّکُمْ؟ القَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُکُمْ، أَقَوْلاً بَغَیْرِ عِلْمٍ! وَغَفْلَةً مِنْ غَیْرِ وَرَعٍ! وَطَمَعاً فی غَیْرِ حَقٍّ!


علل شکست کوفیان


ای مردم کوفه! بدنهای شما در کنار هم، اما افکار و خواسته‏های شما پراکنده است، سخنان ادعایی شما، سنگهای سخت را می‏شکند، ولی رفتار سست شما دشمنان را امیدوار می‏سازد، در خانه‏هایتان که نشستید، ادعاها و شعارهای تند سر می‏دهید، اما در روز نبرد، می‏گویید ای جنگ، از ما دور شو، و فرار می‏کنید. آن کس که از شما یاری خواهد، ذلیل و خوار است، و قلب رهاکننده شما آسایش ندارد، بهانه‏های نابخردانه می‏آورید، چون بدهکاران خواهان مهلت، از من مهلت می‏طلبید و برای مبارزه سستی می‏کنید، بدانید که افراد ضعیف و ناتوان هرگز نمی‏توانند ظلم و ستم را دور کنند، و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی‏آید، شما که از خانه خود دفاع نمی‏کنید چگونه از خانه دیگران دفاع می‏نمایید؟ و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهید رفت؟ به خدا سوگند فریب خورده آن کس که به گفتار شما مغرور شود، کسی که به امید شما به سوی پیروزی رود، با کندترین پیکان به میدان آمده است، و کسی که بخواهد دشمن شما را با شما هدف قرار دهد، با تیری شکسته، تیراندازی کرده است به خدا سوگند! صبح کردم در حالی که گفتار شما را باور ندارم، و به یاری شما امیدوار نیستم، و


دشمنان را به وسیله شما تهدید نمی‏کنم. راستی شما را چه می‏شود؟ دارویتان چیست؟ و روش درمانتان کدام است؟ مردم شام نیز همانند شمایند؟ آیا سزاوارست شعار دهید و عمل نکنید؟ و فراموشکاری بدون پرهیزگاری داشته، به غیر خدا امیدوار باشید؟

به بهانه ولادت امیرالمومنین علی (علیه السلام)

گوشه ای از فضایل علی علیه السلام در نیم نگاهی به تفسیر البرهان


- عمّار یاسر - رحمه الله - گوید: با علی علیه السلام به راهی می‏رفتیم، به سرزمینی گذشتیم پر از مورچه؛ گفتم: ای امیرمؤمنان، آیا در میان آفریدگان کسی را سراغ داری که شمار این مورچگان را بداند؟ فرمود: آری ای عمّار، من مردی را می‏شناسم که شمار آنها را می‏داند و از شمار نر و ماده آنان آگاه است! گفتم: آن مرد کیست؟ فرمود: ای عمّار، آیا در سوره یاسین نخوانده‏ای: وَ کُلَّ شَی‏ءٍ اَحْصَیْناهُ فی اِمامٍ مُبینٍ ( سوره یس / 12.) “و هرچیزی را در امام مبین برشمرده‏ایم”؟ گفتم: چرا،مولایم! فرمود: من همان مَردم، همان امام مبین!( تفسیر برهان 4 / 7.)
- امام صادق علیه السلام درباره این آیه فرمود: یعنی ابراهیم علیه السلام از شیعیان علی علیه السلام است.( تفسیر برهان 4 / 20.) ه
- در حدیثی طولانی از امیرمؤمنان علیه السلام روایت است که فرمود: پیامبر شما نزد خداوند گرامی‏تر است یا سلیمان علیه السلام؟ گفتند: پیامبر ما، ای امیرمؤمنان، فرمود: پس وصی پیامبر شما نیز از وصی سلیمان علیه السلام گرامی‏تر است، زیرا وصی سلیمان علیه السلام یک حرف از اسم اعظم خدا را در اختیار داشت و با همان یک حرف از خدا خواست و خداوند زمین میان او و تخت بلقیس را فرو برد و او در کمتر از یک چشم به هم زدن تخت را گرفت و آورد، ولی در نزد ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم خدا هست و یک حرف را خداوند برای خود نگه‏داشته و به احدی از آفریدگانش نداده است. گفتند: ای امیرمؤمنان، اگر این اسم اعظم نزد شماست پس در جنگ با معاویه و دیگران چه نیازی به یاران دارید و چرا دوباره مردم را به جنگ با او فرامی‏خوانید؟ حضرت این آیه را خواند: بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ. لایَسْبِقُونَهُ باِلْقَوْلِ وَ هُمْ بِاَمْرِهِ یَعْمَلُونَ ( سوره انبیاء / 26 و 27.)<بلکه بندگانی گرامی‏اند که در گفتار بر او سبقت نگیرند و تنها به فرمان او عمل می‏کنند>، و فرمود: من این قوم را به جنگ با معاویه فرامی‏خوانم تا حجت استوار گردد و آزمایش الهی انجام یابد.( تفسیر برهان 3 / 205.)

ادامه مطلب ...

سخنان حضرت آیت الله حسن زاده آملی درباره مقام معظم رهبری

سخنرانی علامه بزرگوار حسن زاده    آملی درباره مقام معظم رهبری و    توصیفات ایشان  را از لینک زیر ببینید یا     دانلود کنید


حجم: 2.3 مگابایت

نوع فایل: فلش