تأملی برسیاست نظامی آمریکا در آفریقا؛

استعمار قاره سیاه
پس از جنگ دوم جهانی و شروع جنگ سرد و نظام دوقطبی، قاره آفریقا عرصه منازعه و جنگ قدرت میان آمریکا و شوروی شد. جنگ اوگادن میان سومالی و اتیوپی، جنگ داخلی آنگولا، کودتاهای نظامی با گرایش‌های سوسیالیستی در کشورهای آفریقا، برخی از صحنه‌های درگیری میان اردوگاه سوسیالیستی و اردوگاه لیبرالیستی غرب بود. فروپاشی شوروی و خروج مسکو و هاوانا از منازعات آفریقا‌یی، وضع تازه‌ای در کل قاره آفریقا به وجود آورد. این شرایط با ترویج نظام تک‌قطبی آمریکا (ترویج سیستم نظم نوین جهان به رهبری واشنگتن) همراه بوده است.

استعمار قاره سیاه



پس از جنگ دوم جهانی و شروع جنگ سرد و نظام دوقطبی، قاره آفریقا عرصه منازعه و جنگ قدرت میان آمریکا و شوروی شد. جنگ اوگادن میان سومالی و اتیوپی، جنگ داخلی آنگولا، کودتاهای نظامی با گرایش‌های سوسیالیستی در کشورهای آفریقا، برخی از صحنه‌های درگیری میان اردوگاه سوسیالیستی و اردوگاه لیبرالیستی غرب بود. فروپاشی شوروی و خروج مسکو و هاوانا از منازعات آفریقا‌یی، وضع تازه‌ای در کل قاره آفریقا به وجود آورد. این شرایط با ترویج نظام تک‌قطبی آمریکا (ترویج سیستم نظم نوین جهان به رهبری واشنگتن) همراه بوده است. آمریکا در 2 دهه اخیر تنها با قدرت‌های سنتی و استعماری انگلیس و فرانسه چالش داشته و با اتحاد جبهه انگلوساکسن‌ها یعنی آمریکا و انگلیس، این فرانسه دوران شیراک بود که در صحنه آفریقا و حیاط خلوت خود یعنی منطقه شمال آفریقا و مغرب عربی محاصره شد. در عرصه آفریقا، فرانسه دوران شیراک بخش زیادی از نفوذ و قدرت خود را از دست داد. عوامل این فروپاشی را می‌توان در محورهای زیر خلاصه کرد:

1- افزایش نفوذ و قدرت آمریکا در قاره آفریقا
2- ضعف و ناتوانی فرانسه جهت پاسخ به درخواست‌های امنیتی کشورهای فرانکفونی آفریقا‌یی
3- بحران اقتصادی فرانسه و کاهش اعتبارات و کمک‌های خارجی فرانسه به اقمار خود در قاره آفریقا
4- گرچه فرانسه با تاسیس سازمان بین‌المللی کشورهای فرانکفونی، تلاش‌های زیادی جهت حفظ جایگاه فرهنگی و تمدنی در جهان و همچنین پاسداری از ارثیه دوران استعماری و عمق فرهنگی خود در قاره آفریقا کرده ولی با حضور آمریکا در قاره آفریقا گستره فرهنگ و تمدن فرانکفونی در قاره آفریقا روز به ‌روز در حال کاهش و فروپاشی است. جنگ‌های منطقه‌ای در منطقه راهبردی دریاچه‌های بزرگ [کشورهای سرچشمه رود نیل، کنگو دموکراتیک، رواندا و بروندی] و همچنین جنگ‌های منطقه‌ای در کنگو دموکراتیک، ساحل‌عاج [جنگ‌های داخلی لیبریا و سیرالئون معروف به جنگ الماس] همگی در حقیقت جنگ قدرت در رقابت میان آمریکا و فرانسه بوده است. در دوران حکومت 8 ساله بوش (پسر) [ 2008-2000 ] سیاست خارجی واشنگتن در قبال منطقه قاره آفریقا میلیتاریستی شد بویژه پس از حادثه 11 سپتامبر 2001. سیاست آفریقا‌‌یی بوش نقش کلیدی در گسترش حضور نظامی آمریکا در قاره سیاه داشته است. پس از جنگ دوم جهانی گرچه آمریکا بازیگر پیروز جنگ بوده ولی حضورش در آفریقا به خاطر نفوذ و قدرت انگلیس و فرانسه، محدود بوده است. در دوران پادشاهی محمد پنجم (پدر ملک حسن دوم و پدربزرگ ملک محمد ششم) آمریکا توانست تسهیلات نظامی در مراکش به دست آورد و در دوران حکومت پادشاهی ملک ادریس سنوسی (1969-1951) آمریکا‌یی‌ها بزرگ‌ترین پایگاه نظامی خود در شهر طرابلس را تاسیس کردند (این پایگاه هوایی برای آمریکا‌یی‌ها بسیار باارزش بوده و اهمیت راهبردی تهاجمی داشته که در 1970 توسط سرهنگ معمر قذافی برچیده شد). کاخ سفید پس از جنگ دوم جهانی با ملک فاروق، پادشاه مصر وارد مذاکره امنیتی و نظامی جهت گرفتن تسهیلات نظامی شدند که با کودتای افسران آزاد به رهبری سرهنگ جمال عبدالناصر و فروپاشی نظام پادشاهی در مصر، امیدهای پنتاگون در مصر بر باد رفت. پس از استقرار نظام آپارتاید در کشور آفریقای جنوبی و رودزیا و تشکیل اقمار این رژیم‌های نژادپرست در جنوب آفریقا، مناسبات آمریکا و این منطقه پیشرفت‌های زیادی در بعد نظامی و امنیتی پیدا کرد. آمریکا جهت جلوگیری از نفوذ رقیب راهبردی خود یعنی شوروی در قاره آفریقا راهکارها و سازوکارهای متعدد و متنوعی داشت، از جمله تشویق کشورهای استعماری همچون پرتغال و اسپانیا جهت دادن استقلال به مستعمرات خود در قاره آفریقا به منظور کسب استقلال بود. اسپانیا در دوران دیکتاتوری ژنرال فرانکو در دهه 70 به مستعمرات خود در آفریقا همچون گینه استوایی در غرب آفریقا و ساقیه الحمراء در منطقه صحرای باختری استقلال داد، پرتغال نیز به کشورهای مستعمره خود همچون موزامبیک، آنگولا، گینه بیسائو و دماغه سبز و پرنسیپ استقلال داد ولی این اقدام دیرهنگام بوده و اغلب این کشورها به رژیم‌های رادیکال و سوسیالیستی تبدیل شده و جنگ نیابتی در قاره آفریقا در دهه 70 رخ داد. در شاخ آفریقا کودتای افسران چپ در اتیوپی و سرنگونی امپراتوری هیلاسلاسی برای آمریکا فاجعه بود. پس از اندک زمانی میان ژنرال زیاد باره ( که مدت کمی متحد شوروی بود ولی با سقوط رژیم پادشاهی هیلاسلاسی چرخش ایدئولوژیکی پیدا کرد و متحد آمریکا شد) و رژیم سرهنگان کمونیست در اتیوپی بر سر منطقه اوگادن، جنگ منطقه‌ای رخ داد و این جنگ نیابتی در حقیقت جنگ قدرت میان مسکو و واشنگتن بود. در آنگولا میان نیروهای چپ مپلا (حزب حاکم در آنگولا تازه استقلال یافته از پرتغال) و نیروهای فنلا و اونیتا (احزاب مخالف) هوادار آمریکا و آفریقا‌ی جنوبی جنگ داخلی 20 ساله رخ داد. نیروهای کوبایی و مستشاران نظامی شوروی به حمایت از مپلا وارد آنگولا شده و تجهیزات و اسلحه آمریکا برای حمایت از فنلا و اونتیتا از طریق آفریقا‌ی جنوبی وارد منطقه شد. در طول دوران جنگ سرد (1989-1945) آمریکا جهت تحرک نظامی و امنیتی خود در منطقه آفریقا روی 2 چیز تاکید داشت:
1- پایگاه استراتژیک آمریکا در جزیره دیه‌گو گارسیا که بزرگ‌ترین پایگاه دریایی آمریکا در منطقه اقیانوس هند و شرق آفریقا‌ست.
2- همکاری راهبردی پنتاگون با رژیم نژادپرست آفریقا‌ی جنوبی (1994-1948)، خروج مستشاران نظامی شوروی از مصر به دستور انور سادات (1981-1970) و امضای قرارداد کمپ دیوید و قراردادهای صلح با رژیم صهیونیستی توسط رژیم سادات زمینه حضور نظامیان آمریکا‌یی در مصر و در کنار کانال استراتژیک سوئز را فراهم کرد. اینک نیروهای آمریکا‌یی در منطقه شبه‌جزیره سینا، کناره‌های کانال سوئز و اطراف شهرهای قاهره و اسکندریه پایگاه نظامی و جاسوسی دارند. فروپاشی شوروی و اردوگاه بین‌المللی سوسیالیسم تبعات جهانی داشته و قاره آفریقا تابعی از متغیرات جهانی در دوران مابعد جنگ سرد بود. تغییرات ژئوپلیتیکی در شاخ آفریقا و فروپاشی رژیم‌های افسران سوسیالیستی در آدیس‌آبابا، رژیم ژنرال زیاد باره و استقلال اریتره زمینه‌ای برای حضور نظامی آمریکا در منطقه شاخ آفریقا به وجود آورد. فروپاشی دولت – ملت سومالی به دنبال سرنگونی رژیم زیاد باره در 1991 فرصتی برای حضور مستقیم ارتش آمریکا در آفریقا بود. پنتاگون در دوران ریاست‌جمهوری بوش (پدر) 32 هزار سرباز تحت پوشش نیروی سازمان ملل و تحت شعار «بازگرداندن امید» به سومالی اعزام داشته ولی این نیرویی که آمده بود تا پایگاه دائمی برای آمریکا در شاخ آفریقا تاسیس کند پس از مدتی در قبال نیروهای میلیشیایی جنگ سالاران مگادیشو (پایتخت سومالی) مفتضحانه شکست خورده و سراسیمه از خاک سومالی فرار کرد. حادثه 11 سپتامبر 2001 و سیاست آفریقا‌یی بوش نقش موثری در افزایش حضور ارتش آمریکا در قاره سیاه داشت. انگیزه‌ها و اهداف حضور نظامی آمریکا در آفریقا را می‌توان در محورهای زیر خلاصه کرد:
1- مبارزه با القاعده و بنیانگرایی اسلامی در شاخ آفریقا و شمال آفریقا‌
2- مبارزه با تروریسم و گروه‌های مسلح سلفی جهادی در کشورهای اسلامی آفریقا‌یی
3- تحکیم هژمونی خود در قاره آفریقا‌
4- کنترل آبراه‌های بین‌المللی در اقیانوس هند، خلیج عدن، باب‌المندب و دریای سرخ
5- مبارزه با دزدان دریایی سواحل سومالی و منطقه خلیج عدن
6- پاسداری از عبور و مرور نفت از منطقه خلیج فارس و خلیج گینه
7- مقابله با رقبای بین‌المللی همچون چین و فرانسه
8- تشکیل یک نیروی نظامی متمرکز در قاره آفریقا برای مقابله با هرگونه تهدید برای منافع ملی آمریکا. اینک آمریکا حدود 16 تا 18درصد کل نیاز نفتی خود را از کشورهای نفتی آفریقا‌یی همچون نیجریه، آنگولا، گابون و گینه استوایی تامین می‌کند و قرار است تا 2015 واشنگتن 25 درصد نیاز نفتی خود را از آفریقا وارد کند. شرکت‌های نفتی آمریکا در صنعت نفت الجزایر، چاد، لیبی، موریتانی و کامرون سرمایه‌گذاری کلانی کرد‌ه‌اند. تلاش‌ها و مکانیزم‌های نظامی – راهبردی آمریکا برای تحکیم حضور نظامی خود در قاره آفریقا را می‌توان در اقدامات زیر خلاصه کرد:
1- افزایش اهتمام نظامی و امنیتی آمریکا به کشورهای خلیج گینه. آمریکا با بیشتر کشورهای این منطقه روابط سیاسی و امنیتی در ابعاد مختلف برقرار کرده است و تا حدودی از اغلب کشورهای غرب آفریقا (منطقه خلیج گینه بخش شرقی این منطقه حساس و آتلانتیکی آفریقا‌ست) تسهیلات برای تحرک نظامی خود دریافت می‌کند. پس از 11 سپتامبر 2001 آمریکا با تمام کشورهای غرب آفریقا در قالب مقابله با تروریسم بین‌المللی قراردادهای نظامی و امنیتی امضا کرده است.
2- افزایش فروش سلاح‌های آمریکا‌یی به کشورهای آفریقایی بویژه به کشورهای شمال آفریقا (لیبی، الجزایر و مراکش) و کشورهای جنوب آفریقا (آفریقای جنوبی و نامیبیا) و کشورهای غرب آفریقا (گینه استوایی، آنگولا و نیجریه)
3- افزایش سفرهای دوره‌ای سران آمریکا (کلینتون، بوش و اوباما) و مقامات وزارت خارجه، پنتاگون، سناتورها و مقامات امنیتی CIA و FBI. در سال 2004 همچنین سفر ژنرال چارلز اف.والد، معاون فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا مستقر در اروپا به کشورهای غنا، الجزایر، نیجریه، آنگولا، آفریقای جنوبی، نامیبیا، موریتانی، گابون، سائوتومه و پرنسیپ، نیجر، تونس، چاد، مالی، مراکش و سنگال نشان از تلاش آمریکا برای حفظ قدرت خود در آفریقا دارد.
4- افزایش حضورش در جیبوتی و گسترش پادگان‌های نظامی در این کشور (در منطقه شاخ آفریقا)، 2000 نظامی آمریکا هم‌اکنون در جیبوتی مستقر هستند، همچنین بزرگ‌ترین پایگاه جاسوسی و شنود در منطقه شاخ آفریقا مستقر کرده است.
5- کمک نظامی و لجستیکی به نیروهای دولت موقت شیخ شریف در سومالی؛ ارتش دولت موقت سومالی در ترکیه و کنیا با بودجه آمریکا آموزش می‌بیند.
6- آمریکا در قالب مبارزه با تروریسم به کشورهای ایگاد (ائتلاف منطقه‌ای شاخ آفریقا) انواع کمک‌های نظامی می‌کند.
7- تشکیل فرماندهی ارتش آمریکا در آفریقا (افریکوم). تا قبل از 11 سپتامبر 2001 کل قاره آفریقا از لحاظ نظامی و فرماندهی عملیاتی تابع فرماندهی نیروی مرکزی مستقر در خاورمیانه، فرماندهی نیروی نظامی مستقر در اقیانوس هند و فرماندهی نیروی نظامی مستقر در اروپا بود ولی با تمهیداتی کل آفریقا جز مصر تابع یک فرماندهی مرکزی آفریقا‌یی به نام افریکوم شد. تاسیس این نیرو با بودجه کلان رسما در فوریه 2008 توسط کنگره تصویب و در دسامبر 2008 رسما پا به منصه اقدامات عملیاتی نهاد.برنامه‌ها و ابتکار عمل‌های نظامی آمریکا در قاره آفریقا پس از 11 سپتامبر، نشانگر افزایش اهمیت قاره آفریقا در طرح‌های راهبردی واشنگتن در جهان. از جمله برنامه‌ها و ابتکار عمل‌های نظامی و لجستیکی آمریکا جهت تحکیم همکاری‌های نظامی – امنیتی با کشورهای آفریقا‌یی می‌توان به اینها اشاره کرد:
الف: اجلاس اشتوتگارت – آلمان در 23 و 24 مارس 2004: در این نشست که در مقر فرماندهی نیروهای آمریکایی مستقر در اروپا تشکیل شد، فرماندهان ستاد 8 کشور آفریقا‌یی (چاد، مالی، موریتانی، مراکش، نیجر، سنگال، الجزایر و تونس که همگی مستعمرات سابق فرانسه بودند) حضور داشته و جهت یک طرح همکاری مشترک برای مقابله با تروریسم به توافقاتی رسیدند. جزئیات این توافقات هنوز فاش نشده است.
ب: اقدامات مشترک ارتش‌های مالی، نیجر، چاد و الجزایر علیه نیروهای سلفی در منطقه ساحل و صحرا (منطقه‌ای که میان شمال و جنوب آفریقا‌ست) با نظارت و اشراف غیرمستقیم ارتش آمریکا
ج: آمریکا در قالب ابتکار عمل موسوم به «ابتکار عمل ساحل» به ارتش‌های مالی، نیجر، چاد و الجزایر جهت مبارزه با گروه‌های سلفی کمک‌های نظامی، فنی و لجستیکی کرده و یگان نظامی به ظرفیت 350 نفر به منطقه عملیاتی اعزام داشته است.
د: استمرار برنامه‌های ابتکار عمل معروف به «ابتکار عمل آفریقا برای پاسخگویی به بحران‌ها». این ابتکار عمل در 1996 پایه‌گذاری شده که در دوران بوش و پس از 11 سپتامبر 2001 بازنگری و بازسازماندهی شد و در قالب ابتکار عمل «اکوتا- آفریقا» در بهار 2002 به فعالیت خود ادامه داد و در حال حاضر 44 کشور آفریقا‌یی از برنامه‌های اکوتا- آفریقا استفاده می‌کنند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد