باده مصطفوی


بسم الله الرحمن الرحیم

 

ای شراب علوی در نامت

باده مصطفوی در جامت

 

چه بلندی که نخورده است هنوز

پای معراج کسی بر بامت

 

چه تجلی شده بر تو که چنین

پلک وا کرده همه اندامت

 

داد من کو که سلامی بدهد

به خداحافظی آرامت

 

ترکی داد به پیشانی من

خشکسالی سفال کامت

 

به خودت خوب ببال ای آهو

شیر افتاده به چنگ دامت

 

مثل یک بیت پریشانم کرد

وزن قافیه ی نا هنگامت

 

اسم تو بردم چون طوفان بود

آب آرام شود با نامت

 

زره و پیکرت اربا ارباست

چه می آید به تو این احرامت

 


یاعلی

نظرات 5 + ارسال نظر
س پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:27 ب.ظ http://eisila.parsiblog.com

خیلی خوب مضامین عالیه ی عاطفی و اعتقادی به هم آمیخته است و زیبا برآمده است. توصیفات استادانه است نهایت غم و عشق را به دل می نشاند.
مخصوصا این دو بیت:

اسم تو بردم چون طوفان بود

آب آرام شود با نامت


زره و پیکرت اربا ارباست

چه می آید به تو این احرامت
-----------------------------------------

و البته تمام شعر بوی خدا دارد.


پس بخوان و لذت ببر و از نوری که در آن نوری افشانی میکند بهره ببر

س جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ http://eisila.parsiblog.com

نور می گوید، شادمانی دلت ، بی دلیل نیست که نور می خوانی و نور می بینی !
عطرافشانی این الهام و کلام خدا ، می گوید دست های بشر هنوز نیازمند حقیقت جان است و حقیقت جان، همه ی هستی های بشری است که نباید در مظان نبودن باشند ! باید بود تا شادی آفرید تا دولت یار را در نگاه های عالمانه ی بزرگان جوان ، پراکند ! باید روزگار را عارفانه و عاشقانه دید !
چشم ها را باید شست ! جور دیگر باید دید !

س شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ق.ظ

پس من نیز تا حد اکثر ۲ هفته صبر می کنم و می روم تا جا برای دیگرنوشت ها بازتر بشود.
من ابالفضل هایم را دوست دارم.

س شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ب.ظ

نگران نباشید. این مایه اختیار را باید به بزرگان اندیشه داد.

س شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ب.ظ http://eisila

مگر کلام او بی ارز و اعتبار بود که به تحقیر شمرده شود؟
پس هر کاری می کند صلاح بزرگی خود را می داند به خواسته اش احترام می گذارم.
اما اگر دیگر ننویسد، !!! من به چه نوشتاری دل خوش کنم؟ و بر چه معرفتی ببالم؟
و به کدام پنجره نگاه کنم که خدا را ببینم؟ و شما را ؟

هروقت بسط یافتید از اختیار دوست! پاسخ بدهید .

نخیر.
جناب دانیال در تصمیم گیری اشتباه کردند.اگر کسی بی حرمتی کرده بود لازمه اش این بود که از خانه بیرونش میکرد که این رسم بزرگانست.بنا نیست اگر در کلاس درس نخوانی بود کلاس را تعطیل کنند.و بنا نبود به جرم خواهری ،خواهران و برادران و مادر را گردن زنند.
أما اگر دیگر ننویسد ، من به چه نوشتاری دل خوش کنم و از کدام چشمه معرفت بهره گیرم و از کدام نگاه پاک نگاه کنم و گوشم را به کدام نجوای زلالی تیز کنم ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد