موضع تهمت

عن امیر المومنین علیه‏ السلام :

مَن وَقَفَ نَفسَهُ مَوقِفَ التُّهْمةِ فلا یلُومَنَّ مَن أساءَ بهِ الظّنَّ .


امام على علیه‏ السلام :

کسى که خود را در معرض تهمت قرار دهد ، نباید کسى را که به او گمان بد برد ، سرزنش کند .

بحار الأنوار : 75 / 90 / 4 منتخب میزان الحکمة : 96

نظرات 11 + ارسال نظر
سهبا دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

روزگاری بر ما می گذرد که چشمان ظاهربین ما تنها در پی یافتن عیوب می گردند و اینقدر بر این خواسته پافشاری می کنند که آدمها را ، جانها را ، گلها را ، درختان را ، ستاره ها را ، آسمانها را ، و اصلا هر آنچه آفریده خداوندگار عشق است ، همه را عیب می بینند و نقص ! دیده زیبابینی اگر دیدید برادر بزرگوار ، سلام ما را هم به آنها برسانید !
دیگر چه فرقی می کند در مظان اتهام بودن یا نبودن ؟! تا وقتی که چشمهای زلیخا ، تنها جمال ظاهر یوسف را می نگرند ، نه باطن زیبای حق نگرش را ؟!

برای دیدن نگاهی زیبا و پاک به بچگیمان رجوع کنیم.
أما وقتی نگاهها آلوده شد پس نباید در مظان تهمت قرار گیریم

زهرا دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://sheydayevesal.blogfa.com

سلام
تذکر بجایی بود. ممنون

علیک سلام

س دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:46 ب.ظ http://eisila.parsiblog.com

پس پیامبر(ص ) و علی؟!(ع) که همواره درصدد رفع مظانهای اتهام بودند، آیا دیگر پیروی ندارند؟ آیا روش و سیره، همان سیره ی زشت برخی یاران نارفیق پیامبر است؟! هیهات که دست بردارید از مظان هایی که نباید باشد!!شنیده ام حدیث را که : فاتقوا من مواضع التهم
(دکتر رکنی میگفت: دانشجو، تو هم !)
اما با این تدبیر باید پنجره های همه ی وبلاگ ها (مخصوصا بانوان) بسته شود! آن وقت دیگر نگوییم: اینترنت چرا امن نیست؟!!
این روش به خاطر سهل انگاری برخی بزرگان! دیگر دیر شده و جواب نمی دهد یا اگر بدهد فقط برخی(بسیارکم)افراد خیلی مذهبی را
آنوقت باید همه ی جوانان را از کمترین امکانات اینترنت دور بداریم! آیا می شود چنین کرد؟
حالا نمی شود برخی دیدگاه های نا شریعی و بی طریقی را تغییر داد؟ آیا نمی توانیم با جهادی اکبر و وارد شدن در این راه و تشکیل پناهگاهی محکم برای نسل جوان، دست هدایتی گشود و رحم و مروتی ، نشاند و به نیکوترین روش عزیزان را حفظ کرد؟
آیا روحانیون و دانشمندان و معلمان در اینجا نمی توانند روش مهربانانه و زیبایی را که در خانه برای تربیت فرزندان دارند، پیاده کنند وارشاد را به روش تدریس فعال و پویا پی بگیرند.

باز بریدید و دوختید.
بطور مثال:
وقتی یک انسان خوبی با یک انسان بدی رفیق شود خود را در مظان اتهام قرار داده.
یا مردی با دختری جوان در جایی خلوت با هم صحبت کنند که حتی اگر هر دو قصد بد نداشته باشند ولی خود را در معرض تهمت قرار دادند.
نباید خود را در حالتی قرار دهیم که دیگران در مورد ما فکر بد کنند.
صرف وبلاگ ساختن کسی مورد تهمت قرار نمی گیرد.

س دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ب.ظ

ساجد عابد بهانه ات را نمی پذیرم باید بیایی و حرف بزنی، بدون تو چرخ آسمان سکوت نمی چرخد! خودت وادارم کرده بودی بمانم و نروم. می خواهی نیایی و مادری دلتنگ شود؟!

تو که بهانه دلتنگیهای مرا دیده ای و جهت نگاه مرا مرور کردی پس چرا دلبری میکنی؟

س سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ق.ظ

خوب حالا خیالم راحت شد که سمت و سوی بهانه ات خوب است! جهت نگاهت مقبول نگاه عارفان خدا باد!
اما باید درباره ی معارف حرف بزنی! لابد چیزهایی می دانی!

بنده لال تر از آنم که در مورد معارف حرفی بزنم و اگر هم چیزی میگویم بر حسب شنیده هاست نه دیده ها.

س سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:05 ق.ظ http://eisila.parsiblog.com

از شعرهای مسیح خوشت آمد؟

تا حالا حتی اسمش را هم نشنیده بودم ،ولی حتما مزه اش را خواهم چشید

سهبا سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام .
غریب آدمی هستید جناب ساجد بزرگوار !‌ حسم می گوید در برزخی از اندیشه های مختلف گیر کرده اید که نه می توان از این دل کند ، نه از آن ! آدم باید تکلیفش را با خودش یکسره کند برادر من !

آمدم حرفم را بزنم سخنانتان با خانم سعادت یار مرا به این کامنت کشاند . با کامنت بعد می آیم .

احساس میکنم در افکارم به یقین رسیدم و در ایمانم به شک و در دوستیها به زیادت و در غمها به اندازه گستره زمین و نگاه ها به عمق چشمانم.

سهبا سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

و اما حرف اصلیم که در همان کامنت قبلی هم مشهود بود اینست : وقتی می فرمایید نگاهها آلوده است باید سعی در برطرف کردن این نگاهها نمود ! نه اینکه روش صحیح خود را از بین برد ! روزگار کنونی با زمان پیامبر و امام دوست داشتنی ام - امام علی (ع ) فرق کرده برادر ! من به شخصه در زندگی ام زیاد با این موارد برخورد داشته ام . اما سعی کرده ام به جای فرار از مشکلات و حذف مساله به حل آن بپردازم . وقتی نگاه زیبای کودکانه را در خودمان تقویت کنیم می توانیم با رفتاری صحیح آنرا هم به دیگران بباورانیم ! منتها همه اینها در شرایطی ست که تو از روش خودت اطمینان داشته باشی و گرنه موارد شبهه ناک را که به شما حق می دهم .
نظر صریح ترم را بگویم : زندگی فرصت بسیار محدودی است که باید آنرا آنگونه که باید و ارزشمند است سپری کرد . برای شخص خودم ، سخنان دیگران آنقدر ارزش ندارد که مرا از مسیر واقعی که برای خودم انتخاب کرده ام دور کند . سعی می کنم همه جوانب را در نظر بگیرم که آسیبی به خود و عزیزان و اطرافیانم وارد نشود ! اما مطمئنا من نمی توانم به گونه ای رفتار کنم که همه را راضی نگه دارم . پس باز بر می گردم به حرف همیشگی ام ، به دلم رجوع می کنم و آنگونه عمل می کنم که رضایتش فراهم شود . این را هم یادمان باشد که دل جایگاه خداست ، و باید حرمتش را حفظ نمود .
دیگر حرفی برایم نمی ماند . منتظر سخنان شما خواهم بود .

امان از دست شما.
1- فرض ها بر مبنای واقعیت است نه خیال و وهم ،پس اگر نسخه پیچیده میشود برای زمان واقع است نه آنکه بگویم اگر چنین شود و اگر چنان شود و اگر اینطور بود یا آنطور بود.
2- بعضی از خوبیها و بدیها ذاتی هستند و بعضی عرضی یعنی بعضی خوبیها در ذات خود خوب هستند و بعضی خوبیها تحت شرایط خاص خوب میشوند.در مظان اتهام نبودن تحت شرایط خاص و زمان ما و زمان امیرالمومنین فرقی نمی کند در هر دو زمان نباید در مظان تهمت قرار گیریم.
مثل دروغ ،دروغ در هر زمان بد است و بدی آن ذاتیست.
3- ملاک برای انجام افعال ،رفتار و اقوال و تأییدات محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) است. و یکی از راههای انحراف اسلام تفسیر به رأی و تفسیر بدون منابع اسلامیست.

سهبا سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:42 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

اول از همه اینکه چرا امان از من ؟! دوم اینکه یعنی چه با اسما جماله سلیقه ما مشخص شد ؟ کنایه بود دیگر برادر بزرگوار ، نه ؟
بعد برویم داشته باشیم پاسخها را :
1- سخن کلی است اما مصادیقش در دنیای واقع زیاد است . مطمئنا من و شما به دنبال مصادیق واهی نخواهیم رفت
2- این مورد دوم شما - از بحث دروغ بگذریم - از آن مصداقی عمل نکردنهاست ! که ربطش به موضوع کمی نا مشخص است .
3- مگر نه اینکه جایگاه ایمان دل است ؟! پس اگر در ایمانتان تردیدی دارید به دل مراجعه فرمایید ، ببینید مشکلش کجاست ! کتابها و حدیثها پاسخی به این مورد نخواهند داشت !
یقین در افکار هم به نظرم کمی جای تردید دارد ! کمی به آن شک کنید ! زیادت در دوستی و عمق نگاه و گستردگی غمها هم نشان از انسانیت بالای شما را دارد که جای بسیار خوشبختی است . خوشا به سعادتتان .

امان از دست شما بخاطر چانه زدنهایتان
منظور از اسماء جمالیه ،همان اسمهای قشنگی بود که برای وبلاگم انتخاب کردی و کنایه نبود.
بحث در مورد حدیث مذکور تخصصیست و تفسیر آن را به اهلش بسپارید و شما فقط از ظاهرش استفاده کنید مثل من.
ایمان با عمل صالح بدست می آید و قبولی عمل صالح به اخلاص آن است.
و به خوب نکته ای اشاره کردید ،برای تردید ایمان باید به دنبال دل هرزه گشت و افسارش را کشید.
و در احادیث باید به دنبال راهنمای ایمان گشت
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله):
ایمان به ادعا و آرزو نیست بلکه ایمان آن است که در دل خالص باشد وعمل آن را تصدیق و تأیید کند .
در افکارم هم یقین دارم همانطور که در دوستی شما یقین دارم.

سهبا چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام . صبح بهاریتان بخیر و شادمانی .
جمله اول آخرین پاسختان را به جمله آخر که وصل می کنم یاد بزرگترهایی می افتم که برای دست به سر کردن کوچکترها آبنباتی چوبی به دستشان می دهند و آنها را از سر خود باز می کنند . اما برادر بزرگوار ، آنقدر سن ازمن گذشته که با این شیوه های پی نخود سیاه فرستادن آشنا باشم و اصلا خود استاد این کارهایم ! فراموش نکنید دو دختر بزرگ کرده ام و خوب میدانم این راههای رفته را !
اما چون حرمت طالبان علم و زاهدان طریق را می دانم ، چشم ! کوتاه می آیم و چانه زدن ها را فراموش می کنم و به همان آبنبات چوبی دوستی دلخوش می دارم . از حالا به بعد سکوت می کنم تا خودتان از نخود سیاهتان پشیمان شوید !
ممنون بابت چای زغالی خوش طعمتان . بالاخره به دستم رسید !

علیک سلام بر خواهر مهربان
بنده اگر چیزی می نویستم بنا دارم صادقانه باشد و دور از ریا و نخود و کینه.
اگر چیزی نوشتم مقصود دست به سر کردن شما نبود بلکه توضیح گره ذهنی شما بود.
طعم دوست داشتن را از میان جملاتم بیرون بکش و بقیه را دور بریز.

س چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:58 ب.ظ

پاسخ به سهبا ، پیام صلح جهانی بود. همواره باد این پیام!
بدرود

از برکت وجود شماست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد