ادب ورزی


هنگامی که مسلمانان برای جنگ بدر رهسپار بودند، در مسیر خود به عربی بادیه نشین برخوردند. از او پرسیدند: آیاسپاه قریش را دیده است؟ مرد پاسخی نداد. به او گفتند: به پیامبر خدا سلام کن. بیابان نشین ریشخندکنان پرسید: آیا رسول خدا میان شماست؟ مسلمانان گفتند: بله، پس بر او سلام کن!

مرد عرب نزد پیامبر آمد و گفت: اگر تو پیامبر خدایی، به من بگو در شکم این شتر ماده من چیست؟ سلمه پسر سلامه گفت :این مطلب را از رسول خدا نپرس. پیش من بیا، من به تو می گویم، آن گاه سخن نا مربوطی به زبان آورد! رسول گرامی فرمود:«دست بردار، به مرد دشنام می دهی؟!» پس به اعتراض، چهره از سلمه برگرفت.


حاشیه:پست امروز را به روز دیگر موکول کردم و پستی دیگری جایش قرار دادم تا شاید باعث تذکر گردد.

نظرات 13 + ارسال نظر
س چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ب.ظ

سلام.
محکم و متین و متقن!
آفرین

علیک سلام
مهربان و دلنشین و عطراگین

زهرا پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:32 ق.ظ http://sheydayevesal.blogfa.com/

سلام
چه بکنیم اگر کسی نمی خواهد ببیند؟!
ممنون از تذکر

علیک سلام
تذکر و باز هم تذکر.
تذکر و نصیحت است که انسان را از بی فکری یا کم فکری به فکر و اصلاح فرو می برد

فاطمه پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ق.ظ http://bito-mimiram.blogfa.com

سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
قشنگ بود

علیک سلام
همین ،فقط قشنگ بود

فاطمه پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:05 ق.ظ http://bito-mimiram.blogfa.com

آموزنده بود مفید بود عالی بود

و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم»
اما وقایعی که رخ خواهد داد و مسائل مستحدثه، پس در مورد آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما و من حجت خداوند بر آنان هستم. و با این بیان، حضرت مهدی(عج) فقهاء را به عنوان نوّاب عام خود بر مسلمانان قرار داد.

ب جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:41 ق.ظ

رواة احادیثنا

رواة حدیثنا

س جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ق.ظ

سلام.
برادر را که فراموش می کنی دلم می گیرد به اندازه ی تمام گستردگی آسمان یک روز بارانی!!

علیک سلام
بعضی اشتباهات قابل تحمل است و بعضی قابل تحمل نیست.

سهبا جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:18 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

نمی دانم تا کجای تاریخ باید دست و دل مادرها و خواهر ها بلرزد از دست پسرها و برادرها و جنگ هایی که تمامی ندارند انگار ....

سلام بزرگوار . عصر آدینه تان بخیر و سلامت .

علیک سلام
اینجا میدان جنگ عقل و دل است ،دل به یک سمت میکشد و عقل به سمتی دیگر و در آخر کامم را تلخ کردم و سینه ام را تنگ در جایی که پا روی دلم گذاشتم

سهبا جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:21 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

مرا می ترسانید! مگر چه خبر شده ؟ جنگ عقل و دل چرا ؟‌ دل مگر خطا هم می رود اگر با او باشد ؟
دوست ندارم تلخکامیتان را ببینم برادر بزرگوار ! کاش بدانم کمکی از من ساخته هست یا خیر ؟

.،دل اگر دل من باشد خطا هم میرود.
جای نگرانی نیست وقتی داود دوستان را دوست دارد.
شما هم دست از این هیچ بردارید ،او اسلام شناس نیست فقط قشنگ حرف میزند و احکام اسلام را بجای استخراج از اصول فقه(که البته تخصصی هم در این زمینه ندارد) از توهمات شخصی خویش استخراج میکند و احادیث را تفسیر به رأی میکند او بوسیله شیطان گمراه شده و شیطان اعمالش را در نظرش زیبا جلوه میدهد ،از او فاصله بگیر......................................................

سهبا جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلامی دوباره . راستش این بار هم به جبر دلم آمدم تا حرفهایم را نگفته نگذارم . و آن که باعث شد بیایم حس مهربانی کلامتان بود که باز پای عقل و دل مرا با هم به بند می کشد .
ساجد بزرگوار ، نمیدانم چه سریست که برای حفظ هر رابطه ای در این فضای مجاز باید بارها جنگید ! گاه خسته می شوم از این همه فاصله ها ، اما ظاهرا این فاصله ها باید باشند تا تکامل اندیشه ها صورت بگیرد .برادر بزرگوار ، فاصله تفکر ما با هم زیاد است و این البته عجیب نیست . شما به عنوان یک فرد آگاه در حوزه دین و فقاهت نگاهی به دین دارید که برای من بسیار محترم است ، اما نباید انتظار داشته باشید که همه ما با شما در تمامی مسائل هم عقیده باشیم .
می خواهم یکبار برای همیشه مرزهای مجازیم را بیان کنم که اگر قرار باشد این رابطه دوستانه اندیشه های مجازی ادامه داشته باشد به این مرزها احترام بگذاریم .
اول : گاهی ادبیات گفتاری ما با هم تفاوت فراوانی دارد که باعث رنجش می شود . فی المثل من با این کلمه دلبری شما بسیار مشکل دارم و از شما می خواهم دیگر هرگز برایم تکرارش نکنید . همانطور که ممکن است شما از لحن طنز کلامم برداشت خطایی داشته باشید که البته دعا می کنم هرگز اینگونه نباشد .
دوم : می خواهم بدانید پایه های دینی و مذهبی در وجود من انقدر ریشه دوانده اند که هرگز با خواندن شعری از مثنوی ،‌یا پستی از کسی که شما قبولش ندارید یا کامنتی در جایی دیگر هرگز دچار تزلزل نشود . به سنی رسیده ام که بتوانم اینگونه مسائل را تجزیه و تحلیل کنم و بدانم کدامش غلط است کدام درست . هرجایی هم که اشکال داشته باشم همان مساله تقلید پیش خواهد آمد . ابایی ندارم که سئوال کنم یا از مراجع نوشتاری معتبر پیگیرش باشم . پس نگران روابط مجازی من با افرادی که فکر می کنید در دین مشکل دارند نباشید .
سوم : فضای مجاز برای من یعنی اول اندیشه و تعاملات آن و بعد آرامشی که در پی دوستیهای ایجاد شده در آن ایجاد می شوند ،‌بوجود می آید . و همه دوستان من می دانند که من به شدت بر حفظ حرمت و ادب در دایره دوستیها تاکید می کنم . برای من تک تک دوستانم و اعتقاداتشان محترمند ،‌ و اصولا من کاری به عقیده شخصی و مذهبی آنها نداشته و ندارم و تا جایی که به عقیده من هتک حرمتی نشود ، هرگز با آنها به بحث نخواهم نشست . آن چیزی که برای من مهم است در خانه مجازی من ، حفظ اصول اولیه انسانیت است و احترام . دوستیهارا و محبتها را ارج می نهم و از تبادل اندیشه های افراد لذت می برم و معتقدم هر آدمی که آفریده خداست ، زیباییهایی منحصر به فرد در وجودش دارد که باید کشف شود و استفاده گردد . و چه عالیست اگر شما بتوانید به هر آدمی همانگونه نگاه کنید که آفریدگار می نگرد به عنوان یکی از بندگان خویش .
چهارم : با برادر هم بارها گفته ام ، قضاوت کار من و شما نیست . هیچکس را قرار نیست ما به قضاوت بنشینیم و پرونده ایمانی او را بررسیی کنیم . جناب هیچ برای من شخصی بسیار محترمند که در این یک سال و نیمی که از رابطه مجازی ( در حد همین کامنتها و خوانش پستها ) ما میگذرد بسیار از ایشان آموخته ام و اتفاقا بسیار از دید زیبابین ایشان به هستی و آفرینش و همینطور به دین ومذهب لذت برده ام . و باید بگویم چه خوشتان بیاید ،‌چه نیاید ، در بسیاری از موارد با ایشان همعقیده ام و ارزو می کنم من نیز چون ایشان در همه چیز زیبایی ببینم .
پنجم : مهربانی و خشم دو روی یک سکه اند که اتفاقا به سرعت جایگزین هم می شوند . هرگز هرگز هرگز دلم نمی خواهد خشمم را کسی ببیند ، اما ....
شرمنده ام برادر بزرگوار . آنقدر برایم اهمیت داشتید که بیایم و برایتان حرفهایم را بزنم و البته دلتنگی تان را از پس کامنتتان ( شعر حافظ ) و البته پاسخ حافظ به شما در همان سرای خودم و همینطور در فضای خانه مجاز خودتان دیدم که آمدم . حالا اگر اشتباه کردم و باعث شده ام که شما در مورد من به گونه ای دیگر بیندیشید باید بگویم وای بر من و وای بر شما !
حرفهایم به سخنرانی شبیه شد . پاسختان به این گفته ها ،‌ رفتارهای بعدی ما را نشان خواهد داد .
شبتان خوش . موفق باشید .

علیک سلامی دوباره.
انسانها خیلی چیزها را دوست دارند مثل بچه هایشان ،همسرانشان ،دوستانشان ،وبلاگشان ،خودشان ،خدایشان
آیا نوع محبت در این موارد یکیه؟
هر یک از دوستی هایی که در بالا مثال زدم نوعشان با هم فرق میکند پس شما با شنیدن کلمه "دلبری" جایی نروید.
هر قضیه ای طرف حق دارد و طرف باطل ،آیا میشود بگوییم بنده به همه عقاید احترام میگذارم و هم طرفدار باطلم هم طرفدار حق.
در هر قضیه ای اگر یک طرف حق شد مطمئنا طرف مقابل میشود باطل.
تعامل اندیشه ها در راستای شور فکریست برای رسیدن به حق نه باطل.
در تاریکی خبری از نور نیست.

سهبا شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

گاهی تاریکی در نگاه ماست . پرده ای کشیده ایم از تعصب و غرور در جلوی دیدگانمان و فکر می کنیم همه جا تاریک است ! دریغ ....

خدایا منظور این سهبا کیست؟

سهبا شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

ضمنا شنیدن سخن دیگری ،‌نشانی از تبعیت و طرفداری از عقاید آنها نیست . شما ممکن است با پدر ،‌مادر یا برادر و هرکدام از عزیزانتان تفاوت عقیده داشته باشید ، اما به این دلیل هرگز ارتباطتان را با آنها قطع نخواهید کرد . باز هم می گویم ،‌قضاوت را باید به خداوندگار سپرد .

خداوند متعال علم قضاوت را به ما یاد داده تا قضاوت کنیم و راه غلط را از درست تشخیص دهیم.
بحث خانواده با غریبه جداست

س شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ق.ظ http://eisila.parsiblog.com

نظرم درباره ی بداء درست بود چرا تایید نکردید؟

صبر کردن جان تسبیحات تست
صبر کن کان است تسبیح درست‏

س شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ http://eisila.parsiblog.com

ممنونم
بیت قشنگی نوشتید
واقعا من بی صبرم البته در بعضی موارد!

خدایا این قلب مهربان مادر را برایم نگه دار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد